پادشاه من

پارت ۷
همه رفتن توی پذیرایی ( هال) نشستن و بعد هم ایزانا گفت: شما ها توی چه کار هایی مهارت دارین؟
کاکوچو: حرف گوش کردن( واقعا چیزی نمیدونستم😂)
ایزانا: سو توچی؟
سو: من؟ خب واسه‌ی من زیاد مهم نیست چطوره اول تو بگی.( بچم اصلا اعتماد به نفس نداره)
ایزانا: مهمه چون تو مهمی انقد به خودت سرکوفت نزن . و بعد با لحن آروم گفت: اگه میخوای اول من بگم من مشکلی ندارم.
ایزانا: من توی دستور دادن خوبم من میخوام پادشاه بشم .
کاکوچو: چی؟ یعنی من خدمتکار میشم؟
ایزانا: تو میشی خدمتکار من.حالا تو بگو سو چان.
سو: خب من بلدم به ۸ زبان خارجه صحبت کنمو بلدم ۴ تا ساز بزنم( ایزانا و کاکوچو ای که دهنشون وا مونده)
ایزانا: تو که از همه مون مهارت های بیشتری داری.
ایزانا: پس اینکه قراره چه کسی و یا چیکاره بشیم از الان معلوم شده.من پادشاه میشم کاکوچو هم خدمتکار میشه تو هم میشی ملکه.
سو: ملکه؟
ایزانا: آره
سو: اما این یک کم زیاد نیست؟
ایزانا:
پایان
__^____________________________
ادامه دارد....
#انیمه
#وانتشات
#سناریو
#ایزانا
#کاکوچو
#جوجوتسو_کایسن
#توکیو_ریونجرز
دیدگاه ها (۲)

ایده نقاشی و طراحی انیمه

پادشاه من

پادشاه من

پادشاه من

روانی منp40

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط